انتقاد عباس عبدی از علی مطهری: با پول نفت چه کردهاید؟
عباس عبدی، تحلیلگر سیاسی اصلاح طلب با اشاره به اظهارنظر علی مطهری درباره پرداخت یارانه در اعتماد نوشت: «[علی مطهری] آنجا که گفته است: «پرداخت یارانه خلاف اقتصادمقاومتی است. معنی ندارد آخر ماه دولت به مردم پول بدهد، مردم باید کار کنند و به دولت پول دهند نه اینکه آخر ماه دستشان دراز باشد که دولت چیزی به آنها بدهد.» همین ادبیات است که رابطه دولت و ملت را به ویرانی میکشد. فرقی هم با آن ادبیات دولت قبلی ندارد که میگفت دولت به مردم یارانه میدهد! این ادبیات میگوید نباید بدهد، ولی هر دو معتقدند که پول مال دولت است و ربطی به مردم ندارد...
آقای مطهری چندین دوره نماینده مجلس بودهاند، بفرمایند با پول نفت چه کردهاند؟ کدام شغلها را ایجاد کردهاند، تعداد شاغلین کشور در سال 1385 اندکی کمتر از ۲۱ میلیون نفر بوده است، در سال 1389 که یارانهها پرداخت شد، دویست هزار نفر کمتر از همان رقم سال 1385 بوده است!! آیا در این فاصله مردم یارانه میگرفتند که از کار دست کشیدند؟!
صدها میلیارد دلار درآمدهای نفتی مردم را گرفتهاند و جز فساد و اتلاف منابع و بیکاری نتیجه دیگری از خود بهجا نگذاشتهاند. دولت نیست که به مردم یارانه میدهد، این مردم هستند که ثروت و اموال خودشان را دراختیار دولتها گذاشتهاند تا بلکه ایجاد اشتغال کند و رفاه و توسعه ایجاد کند. پرداخت مبلغ 45 هزار تومان، یارانه دولت به مردم نیست، بلکه بازپسگیری اختیار مصرف یا جلوگیری از تلف کردن آن از سوی دولتهاست. دولت قبلی این را فهمید که صلاحیت این خرج کردن را ندارد و با هر انگیزهای بود این گام را برداشت، ولی دیگران حتی متوجه این مساله نیز نیستند.»
***
منشا ثروت نامزدهای مجلس بررسی شود
ناصر ذاکری در شرق نوشت: «چند روز پیش خبر سرقت مبلغ هنگفتی ارز و پول نقد از خانه یکی از نمایندگان مجلس در رسانهها منتشر شد و بهسرعت توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد و البته بهدنبال انتشار این خبر، نماینده مزبور آن را تکذیب کرد. ازآنجاکه گزارشی رسمی و قابلقبول درباره این حادثه منتشر نشده است، طبعا نمیتوان درباره میزان و ماهیت اموال مسروقه تخمین درستی داشت. بااینحال، خواه خبر وجود مبلغ هنگفت ارز در خانه نماینده موردبحث راست باشد، خواه تکذیبیه منتشرشده ازسوی او برخلاف بسیاری از تکذیبیهها صحت داشته باشد، این سؤال مهم طرح میشود که چرا چنین خبری با سرعت در فضای مجازی منتشر شده و مورد پذیرش عموم مردم و فعالان رسانهای قرار میگیرد...
مشاهدات شهروندان، آنان را به این باور میرساند که گویی عدهای از صاحبمنصبان کشور از طریق مناسبات مالی نادرست به ثروت و مکنتی رشکبرانگیز دست یافتهاند. در اصل رفتار غلط و رانتجویانه عدهای معدود از قدرتمندان همه را زیر سؤال برده و متأسفانه نهادهای رسمی نیز به جای بررسی بیطرفانه موضوع و ارائه گزارش به افکار عمومی، فقط به فکر صادرکردن تکذیبیههای بیخاصیت هستند. در چنین فضایی روشن است که افکار عمومی مستعد پذیرش چنین اخباری هستند، حتی اگر دلایل کافی برای اثبات یا رد آنها در دست نباشد...
هزینه گزافی که صرف بررسی پرونده نامزدهای انتخابات مجلس و تأیید یا رد صلاحیتشان میشود، باید به جای تخصیص به بررسی گرایشها و سلیقه سیاسی نامزدها، صرف بررسی این موضوع مهم بشود که دارایی آنان چگونه شکل گرفته است؛ به بیان دقیقتر، چنددرصد از مال و منال آنان ناشی از سه منشأ «ارثیه فامیلی»، «پسانداز از محل حقوق و مزایای سالیان گذشته» و «تجارت» بوده است و اگر آنان از محل تجارت ثروتی کسب کردهاند، این تجارت پرسود تا چه میزان قانونی و مشروع بوده است. فکرش را بکنید. فردی که نه از ارثیه گزاف فامیلی بهرهمند بوده و نه حقوق مزایای نجومی داشته و نه درگیر تجارت آنچنانی بوده است، چگونه میتواند از پس تأمین مالی تبلیغات پرهزینه دوران انتخابات برآید؟»
***
گوینده خبر در صدا و سیما هیچکاره است
چند روز پیش محمدرضا حیاتی گوینده قدیمی و باسابقه تلویزیون خبری خواند که در آن بنبست سیاسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا به «نشستن بر اره» تشبیه شده بود. ویدئوی این قسمت از خبر، سریع در فضای مجازی دستبهدست شد و حاشیههای بسیاری بههمراه داشت.
حیاتی درباره این اتفاق به روزنامه ایران گفت: خیلی عجیب است که کاسه وکوزه چنین اتفاقاتی فقط وفقط برسر گوینده شکسته میشود و کمتر کسی به این فکر میکند گویندهای مثل من چه جایگاهی در رسانه ملی و بخش خبری دارد. آیا اصلاً جایگاهی بهجز خبرخوان دارد؟ من خیلی صریح به شما میگویم: گوینده خبر در صدا و سیما هیچکاره است و فقط و فقط کسی است که متنی که روبهرویش گذاشته میشود یا روی «اُتوکیو» قرار میگیرد، میخواند.
حیاتی ادامه داد: من در زندگی شخصی خودم هم به کسی توهین نمیکنم چه برسد روی آنتن و در مقابل مردم و با چنین لحنی. متأسفانه این بهاصطلاح نرمنویسی در خبر چند سالی است مد شده و شروع آن هم از بخش خبری «20:30» بود. بعد هم به بقیه شبکهها و برنامههای خبری سرایت کرد. اما این شکل خبرنویسی، با واقعیت نرمنویسی فاصله دارد. اینطور نوشتن و تنظیم خبر از اساس اشتباه است. اما متأسفانه کسی گوشش به این حرفها بدهکار نیست.
***
زاکانی از قم نامزد انتخابات میشود
نامهنیوز نوشت: شنیدهها حاکی از آن است که علی لاریجانی دیگر جایی در لیست اصولگرایان استان قم ندارد و یا باید از شهر دیگری و شاید در ائتلافی با جناحهای مختلف برای مجلس نامزد شود یا آنکه با مجلس دستِکم برای این دوره خداحافظی کند. اخیراً شورای هماهنگی اصولگرایان استان قم، بعد از بررسی گزینههای مختلف برای پر کردن لیست سهنفره خود در انتخابات مجلس شورای اسلامی به سه نام رسید؛ علیرضا زاکانی، احمد امیرآبادی فراهانی و مجتبی ذوالنور.
اصولگرایان قم تا پیش از انتخابات قبلی مجلس، بهحسب حفظ ظاهر هم که بود، برای دادن لیست انتخاباتی خود صبر میکردند تا نظر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و لیست انتخاباتی این تشکل مهم حوزوی ارائه شود اما گفته شده در این انتخابات، بدون توجه به لیست جامعه مدرسین، لیست شورای هماهنگی اصولگرایان قم نهایی شده است.
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم در سه انتخابات قبلی مجلس، از علی لاریجانی حمایت کرده بود و این موضوعی است که حتی احتمال تکرار مجدد آن، خوشایند این طیف مخالف لاریجانی نیست و شاید از همین روست که در فاصله پنج ماه مانده به انتخابات، لیست انتخاباتی خود را نهایی کردند تا فعالیتهای خود را بدون معطلی انجام داده و شاهد حضور مجدد علی لاریجانی در جایگاه نمایندگی مردم قم نباشند.
با این وصف باید دید که علی لاریجانی میخواهد بازهم مانند سابق حمایت جامعه مدرسین را کسب کند یا آنکه در ائتلاف با نزدیکان دولت یا حتی اصلاحطلبان به میدان بیاید؟ این درحالی است که به نظر میرسد ائتلاف با اصلاحطلبان قدری سخت باشد زیرا اصلاحطلبان با داشتن تجربه مجلس فعلی و ناکامی نسبی لیست ائتلافی امید دریافتهاند که ائتلاف میتواند برای آنها آسیبزا باشد و به همین دلیل است که افرادی چون محمدرضا عارف یا حزب اعتماد ملی بهدفعات گفتهاند که در این دوره انتخابات با هویت صرفاً اصلاحطلبی به میدان میآیند.
***
حدادعادل و باهنر به فکر بازنشستگی باشند
محمدصادق کوشکی، فعال سیاسی اصولگرا به اعتمادآنلاین گفت: به نظر من باید روح جدیدی به اصولگرایان تزریق شود تا نیروهای جوان و تازهکار با نگاه و رویکردی نو بتوانند کارآمدی بالا و توأم با تاثیرگذاری داشته باشند. واقعیت مسلم این است که نیرو و روح قدیمی که سالها با عنوان اصولگرایی فعالیت داشته، الان دیگر توانمندی چندانی ندارد و در نتیجه کارآمدیاش را از دست داده و لازم است به سلیقهها و نیروهای جوان مجال خودنمایی داد تا بتوانند کنشهای موثر و مطلوبتری را از خود به نمایش بگذارند. البته درون جریان اصلاحات هم اختلاف سلیقههایی بروز و ظهور میکند، اما آنها در بزنگاههای مهم، به خصوص در چند انتخابات گذشته، به خوبی نشان دادهاند میتوانند به همصدایی و یکپارچگی لازم برسند.
کوشکی اضافه کرد: مثلاً آقایان باهنر و حداد عادل تلاش میکنند طیف متبوعشان در مناسبات انتخاباتی حرف بیشتری برای گفتن داشته باشند، اما باید گفت امثال باهنر و حداد عادل چون در میان مخاطبان اصولگرایی جایگاهی ندارند. آنها باید به فکر بازنشستگی باشند و اجازه بدهند نیروهای تازهنفس با طرح و نگاه نو سردمداری اصولگرایان را در اختیار خود بگیرند و بتوانند در مناسبات سیاسی عملکرد به مراتب بهتری نسبت به کسانی داشته باشند که در 25 سال اخیر در عرصه فعال بودند.
***
روایت رفیقدوست از ثروت و کارهای خیریه خود
محسن رفیقدوست، رئیس اسبق بنیاد مستضعفان و وزیر سپاه درباره ثروت خود به ایسنا گفت: «هر فردی باید بین خود و خدایش آرامش داشته باشد. اگر فردی کل درآمدش را فقط با زن و بچههایش خورد چنین فردی دارای خوی اشرافیگری است اما اگر دیگران را هم در ثروتش شریک کرد، فاقد چنین خویی است.
قبل از انقلاب بنز سوار میشدم حالا هم لکسوس شاسی بلند که به درد تردد در فاصلههای طولانی رفت و آمد میخورد، سوار میشوم. این ماشین مدتها قبل از گرانیهای سال گذشته به مبلغ 80 میلیون تومان خریداری شد که البته عمرش را کرده و پیر شده و در صورت بهبود وضعیت مالی، عوضش میکنم.
منزلم در خیابان فرمانیه است که سال 1373 خودم ساختم و حدود 55 میلیون تومان برایم تمام شد و به آقا هم اعلام کردم. برای فردی مثل بنده که کار اقتصادی میکند و کارش دائما با ریسک همراه است باید حتما پشتوانه مالی وجود داشته باشد که این منزل به عنوان پشتوانه مالیام است. به بنده ربطی ندارد که تورم امروز قیمت این خانه را خیلی بالا برده.»
رفیقدوست در ادامه با ذکر برخی از فعالیتهای خیریهاش افزود: «یکی از کارهایی که بنیاد نور که تحت مدیریت بنده است، انجام داد این بود که زمینی در خیابان شهید دستواره در جنوب تهران خریداری کرد و 336 آپارتمان در آن ساخت. در روزنامه، آگهی فروش دارد و حدود 4000 نفر تقاضای خرید دادند.
کاری که بنیاد کرد این بود که به جای فروش آپارتمانها به متقاضیانی که تمکن مالی داشتند، سراغ نیازمندترین آنان رفت. بعد از واگذاری آپارتمانها هم متوجه شدیم در این پروژه 700 میلیون تومانی ضرر میکنیم. اگر از اول قصد سودآوری داشتیم هرگز این اتفاق نمیافتاد. شهردار شهر ری از بنده درباره کاری که در این پروژه انجام دادیم پرسید.
به ایشان گفتم در یک فقره 15 نفر از رفتهگران شاغل در اداره شما را رایگان صاحب خانه کردیم. وقتی قصدم کسب سود باشد، میروم خیابان شهید اندرزگو آپارتمانسازی میکنم و تا جایی که زورم برسد آپارتمانها را به بالاترین قیمت میفروشم. شهردار شهر ری هم لطف کرد و به بخشی از زمین مجاور مجتمع مسکونی 336 واحدی، مجوز تجاری داد و بنیاد نور در نهایت با 300 میلیون تومان سود از این پروژه خارج شد، البته گفتن این سخنان بد است اما وقتی میپرسید مجبورم پاسخ دهم.»
- ۰ ۰
- ۰ نظر